تهدید و اکراه

تهدید و اکراه
ماده ۶۶۸
هر کس با جبر و قهر یا با اکراه و تهدید دیگری را ملزم به دادن نوشته یا سند یا امضاء و یا مهر نماید و یا سند و نوشتهای که متعلق به اویا سپرده به او میباشد را از وی بگیرد به حبس از سه ماه تا دو سال و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
ماده ۶۶۹
هر گاه کسی دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی و یا به افشاء سری نسبت به خود یا بستگان او نماید،اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا (۷۴) ضربه یا زندان از دوماه تا دو سال محکوم خواهد شد.
تهدید
هر کس آزاد است تا بدون هیچ نوع دغدغهای به زندگی اجتماعی بپردازد. در این بین هیچکس حق تعرض به او را ندارد. ترساندن و ایجاد واهمه نوعی خدشه به زندگی اجتماعی افراد است. این عمل بهصورت تهدید جلوه پیدا میکند که از جرایم برضد اشخاص و دعاوی کیفری تلقی میشود. فلسفه جرمانگاری این عمل به ایجاد ترس در دیگران برمیگردد که موجب اخلال در آسایش و امنیت زندگی اجتماعی میشود. لذا قانونگذاران در مقام دفاع از آرامش عمومی به تعیین جرمی با این عنوان دست زدند. تهدید از لحاظظ لغوی در مفهوم زجر دادن و ترساندن به کار رفته است. از منظر اصطلاحی تقریبا همین معنا را میرساند. براین اساس تهدید عبارت است از ایجاد ارعاب نسبت به دیگری با تمسک به وسایل گوناگون.
اکراه
اکراه به اعمالی حاصل میشود که مؤثر در شخص باشعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند، به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد.
این موضوع در ماده ۲۰۲ قانون مدنی از سوی قانونگذار پیشبینی شده است. همچنین بر اساس این ماده، در مورد اعمال اکراهآمیز سن، شخصیت، اخلاق، مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود. ماده ۲۰۴ قانون مدنی نیز میگوید: تهدید طرف معامله در نفس یا جان یا آبروی اقوام نزدیک او از قبیل زوج، زوجه، آبا و اولاد موجب اکراه است. در مورد این ماده، تشخیص نزدیکی درجه برای مؤثر بودن اکراه بسته به نظر عرف است. از آنجایی که رضای طرفین شرط نفوذ عقد است، بنابراین عقد باید در صورت فقدان رضای یکی از طرفین، غیرنافذ باشد. عقد غیرنافذ باطل نیست بلکه عقد صحیحی است که به علت راضی نبودن یکی از طرفها به انعقاد آن، آثار قانونی عقد در آن جریان ندارد.
عقد غیرنافذ در عالم حقوق، موجود اعتباری ناقصی همچون یک اسکلت بیروح است که هر گاه نقص آن با تنفیذ بعدی طرف ناراضی یعنی با اعلام رضای او پس از انشای عقد برطرف شود، عقد نافذ و کامل میشود و آثار قانونی آن جریان پیدا میکند و اگر شخص ناراضی، عدم رضایت خود را بعداً اعلام کند، آن موجود ناقص اعتباری نیز نابود خواهد شد. شخص ناراضی تحت تاثیر تهدید مؤثر و غیرمجاز مبادرت به تشکیل عقد میکند که این تهدید در اصطلاح حقوقی اکراه نامیده میشود؛ طرفی که در اثر اکراه، به انشای عقد میپردازد، مکره (به صیغه اسم مفعول)، تهدیدکننده را مکره (به صیغه اسم فاعل)، عقد مورد نظر را عقد اکراهی و این حالت را در مکره، اصطلاحاً کره مینامند.