رابطه نامشروعکیفری

قوادی و مجازات آن

عنصرقانونی جرم قوادی:

قانون مجازات اسلامی در ماده ی ۲۴۲ قوادی را به این صورت تعریف نموده است:

قوادی عبارت از به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا یا لواط است.

حد لواط با چهار بار اقرار ثابت و مستوجب اعدام است- اقرار متهم به تمکین ازلواط تاثیری در موضوع از جهت مقتول ندارد و اثبات این امر از لحاظ عاملیت مقتول مثبت تلقی نمی شود

تبصره ۱- حد قوادی منوط به تحقق زنا یا لواط است در غیراین صورت عامل، مستوجب تعزیر مقرر در ماده(۲۴۴) این قانون است.

تبصره ۲- در قوادی، تکرار عمل شرط تحقق جرم نیست.

لغت قواد در فرهنگ معین به معنای کسی است که واسطه شهوترانی دیگران است .در فرهنگ دهخدا هم قیادت به معنای رهبری ، راهبری و دلالی محبت آمده است وشخصی را که این عمل را انجام دهد،قواد می نامند.

طبق تعریف این ماده، قوادی یعنی واسطه گری بین دو یا چند نفر برای عمل زنا و یا لواط. البته این واسطه گری می تواند در ازاء دریافت مبلغی پول باشد و یا اصلا پولی رد و بدل نشود.البته این عمل در بعضی کشورها به صورت صنعتی نامشروع برای قاچاق زنان و دختران در آمده است. به طوری که از آن می توان به عنوان یک جرم سازمان یافته نام برد.جرمی که به عنوان یک تجارت پرسود برای گردانندگان شبکه های فساد در آمده است. این عمل غیرانسانی به دلیل گستردگی که پیدا کرده است به عنوان یک تهدید جدی برای اخلاق و منش انسانی درآمده است و بحرانی عظیم را برای تمامی جوامع انسانی باعث شده است. قاچاق زنان و دختران و تشکیل باندها و کارتل های بزرگ فساد و همچنین مراکز فحشا از دیگر آثار نامیمون جرم قیادت در جوامع غربی است.اما ذکر این نکته ضروری است که حتی درقوانین کشورهایی که ازفحشای اختیاری جرم زدایی شده،واداشتن وتشویق دیگران به فحشا بویژه افراد نابالغ،جرم تلقی شده است .

هر چند ابعاد این رفتار ضد اجتماعی در جوامع سنتی تر مثل جامعه ی ما بسیار کوچک تر و محدودتراست،اما متاسفانه در مقیاس کوچکتر شاهد این عمل خلاف شرع و قانون در جامعه ی خودمان هستیم.به همین دلیل قانون گذار کشور ما با استناد به منابع فقهی این عمل را در زمره ی جرائم حدی قرار داده وبرای آن مجازات در نظر گرفته است.البته در اینکه این جرم در ردیف جرائم موجب حد قرار می گیرد و یا خیر،محل اختلاف است ولی به هر ترتیب در این قانون جرم قوادی به عنوان یکی از جرائم حدی،جرم انگاری شده است.

قوادی و مجازات آن

عنصر مادی جرم قوادی:

طبق تعریفی که در این ماده از جرم قوادی به عمل آمده است،عنصر مادی قوادی را می توان به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا و یا لواط دانست.البته برخلاف دیگر حدود مانندزناکه فقیهان،عنصرمادی آنرا بادقت بیان نموده اند،درمورد قوادی اینکار صورت نگرفته است. یعنی عنصر مادی جرم قوادی که در فقه،به صورت جمع کردن چند نفر برای زنا یا لواط ذکر شده است،چندان روشن نیست.به ویژه در عصر حاضر که بخش قابل توجهی از رسانه های عمومی جهان درقالب برنامه های تلویزیونی،مجلات وتولید فیلمها و تبلیغات، زمینه هزاران گردهمایی و جشن به منظور انجام روابط نامشروع را فراهم میکنند،نمی توان عنصر مادی این جرم را به سادگی تعریف نمود.چرا که با پیشرفت فناوری و سریع و گسترده شدن ارتباطات در عصر حاضر،به هم رساندن دو یا چند نفر برای عمل لواط و یا زنا،می تواند جنبه های مختلفی را در بر داشته باشد.بنابراین بر خلاف گذشته که شکل ساده ی قوادی به صورت سنتی انجام می گرفت،در زمانه ی ما نمی توان عنصرمادی قوادی رادرعبارت “به هم رساندن دو یا چند نفر” محدود نمود .

قوادی و مجازات آن

عنصر معنوی جرم قوادی:

مانند سایر حدود،جرم قوادی نیز برای تحقق، نیاز به قصد و هدف دارد.بنابراین اگر فردی،دو یا جند نفر را با هدفی غیر از زنا یا لواط با هم مرتبط کند، آنگاه عنصر معنوی جرم قوادی شکل نگرفته است و در نتیجه جرم قوادی محقق نمی شود.از این تعریف می توان این گونه برداشت نمود که حتی اگر فردی دو یا چند نفر را به قصد انجام اعمال منافی عفت دیگر مثل مساحقه و یا تفخیذ نیز جمع نموده باشد،باز هم نمی توان برای وی جرم قوادی را متصور شد.هر چند عمل وی از نظر شرعی مردود و مستحق مجازات است.زیرا به هر حال انجام یک منکر را تسهیل نموده است.

نظرات فقها در مورد تعریف جرم قوادی:

در بین فقها اختلافات قابل ملاحظه ای در مورد تعریف و تبیین قیادت دیده می شود. به طوری که عده ای از فقها،قیادت را فقط جمع بین زن و مرد برای ارتکاب زنا می دانند و گروهی دیگر آن را به جمع بین دو مرد برای لواط و یا دو زن برای مساحقه هم تسری داده اند.همانطور که گفته شد گروه اول فقها،قوادی را در مورد جمع بین زن ومرد می دانند به طوری که این نظر را برگرفته از روایات می دانند. ولی در مورد جمع بین دو مرد(لواط)،آن را به صورت اجماعی پذیرفته اند. از جمله ی این فقها شیخ مفید است. که می گوید:”لجامع بین النساء و الرجال او الرجال و الغلمان للفجور.(ابن ادریس،جلد ۳،ص۴۷۱) و همچنین حضرت امام(ره) که می فرمایند:”القیاده و هی الجمع بین الرجل و المرأه او الصبیه للزنا او الرجل بالرجل او الصبی للواط”( امام خمینی، ج ۲، ص ۴۳۵)

اما گروه دوم،جمع بین زنان(مساحقه) را هم در ردیف قیادت آورده اند. استناد آنها به معنای لغوی قیادت می باشد که جمع بین منافی عفت است. از فقهایی که اعتقاد به قیادت در مورد جمع بین زنان دارند می توان به شهید ثانی و ابن حمزه اشاره نمود. شهید ثانی در این مورد می گوید:” و القیاده الجمع بین فاعلی الفاحشه من الزنا و اللواط و السحق”( شهید ثانی، ج۳، ص ۲۶۵)

اما در این ماده بر اساس نظر مشهور فقها،حکم قوادی فقط در مورد جمع بین زنا و لواط آمده است.

قوادی و مجازات آن

دو شرط اساسی برای تحقق جرم قوادی:

۱-یکی از مسائلی که برای تحقق جرم قوادی باید به آن توجه داشت نتیجه جرم است.قوادی یکی از جرائمی است که تحقق آن منوط به نتیجه است.یعنی تا زمانی که جرم کاملا اتفاق نیفتد هیچ اثر حقوقی در خصوص جرم قوادی بر آن مترتب نیست.حال انکه ممکن است ان حد انجام شده از عمل هنوان مجرمانه دیگری داشته باشد.

۲-نکته دیگری که در خصوص تحقق جرم قوادی به ان توجه داشت تکرار جرم است.یعنی این جرم با تکرار صورت میپذیرد و فرد متهم باید به این عمل اشتهار داشته باشد و انجام این کار برای یک بار نمیتواند ارتکاب به جرم قوادی متهم را اثبات کند.

لینک کوتاه مطلب : https://www.vakilraygan.ir/?p=656

حجت نهاوندی

دانشجوی کارشناسی حقوق قضایی و علاقه مند به تولید محتوا در وب سایت و فعال فضای مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا